- 15 februari, 2009
- Posted by: Nasim Sahar
- Category: مقالات
ب.ع. قاسمي
در اواخرهفته گذشته پارلمان افغانستان به سه تن از وزیران معرفی شده از سوی رئیس جمهور کرزی رأي اعتماد دادند که وحید الله شهرانی بحیث وزیر تجارت جانشین امین فرهنگ گشت و عبدالکریم براهوی کرسی وزارت سرحدات و قبایل را با کرسی وزارت مهاجرین و عودت کننده گان تبادله نمود
اما اسد الله خالد مهره شش پهلوی رئیس جمهور کرزی اینبار اسپ ننشسته و کرسی وزارت سرحدات را از آن خود نتوانست . درحالیکه طبق اعلامیه ریاست مطبوعات ریاست جمهوری اقای خالد برای بار دوم نیز برای کسب رأي اعتماد به پارلمان معرفی خواهد شد . و این بار با توزیع پول در میان مشتی از وکیلان ثروت اندوز به جبهه موافقینش افزوده و به هدفش خواهید رسید چنانچه در سال 2006 امین فرهنگ از همین روش استفاده نمود.در گزارشی که دراین مورد توجه مرا جلب کرد و سایت وزین افغان پییر ان را کمی مفصل تر نوشته بود ، صحبت ها ونظریاتی بود که در حین سوال و جواب اعضای پارلمان با وزیر جدید التقرر مهاجرین صورت گرفته بود .وزیر جدید مهاجرین اقای براهوی برای اینکه توجه اعضای پارلمان را بهتر جلب کرده باشد ، طرح های زرورق پیچ و خیالی را برای مهاجرین عودت کننده ارائه داشته است که همگی بدور از حقیقت بوده و از یک خواب و خیالی بیش نیست . وزرای قبل از براهوی نیز طرح های چرب و روغنی تر را به مردم داده بود اما هیچ کدام از وعده های انها به حقیقت نپیوست . و اقای براهوی در درازای چهار سال هیچ گونه کارکردی در وزارت سرحدات ندارد بلکه تمام برنامه های کاری اش خلاصه میگردید به وقت گرفتن برای ملاقات چند تن از موسفیدان قبایل مومند و افریدی با رئیس جمهور کرزی و یا معاونین رئیس جمهور و میزبانی از سران این قبایل.اقای براهوی برای اینکه بتواند به پست وزارت مهاجرین برسد به نماینده گان پارلمان وعده سپرده است که با کشور های میزبان پناهنده گان و مهاجرین افغان قرار داد های را امضا خواهد کرد که دران زمینه برگشت غیر اجباری مهاجرین را فراهم سازد .مهم تراز ان اقای سیاف که خود را نماینده مردم در پارلمان میداند ، به وزیر جدید مهاجرین طرحی را پیشنهاد میدهد که وزارت مهاجرین باید هرچه زود تر تمام افغانهای را که در خارج از کشور هستند به کشور برگرداند چون به نظر ایشان موجودیت افغانها در کشور های میزبان به نفع ان کشور ها میباشد و درامد اقتصادی افغانها نیز به همان کشورها تعلق میگیرد .این اقا که شاید مقام نمایندگی در پارلمان کشور را با زور و پول به یغما برده و تمام کشور را از شیشه های دودی موتر های زرهی اش مینگرد و وضعیت مردم افغانستان را همانند حرم سرای خودش در ناز و نعمت فکر میکند که از دارائی های تاراج شده مردم ثروت اندوخته و در ناز و نعمت بسر میبرد .جای تأسف است که یک نفر از این باصطلاح مسئولین بی مسئولیت سوال نمیکند که در مدت این هفت سال که ملیون ها مهاجر از ایران ، پاکستان و دیگر کشور ها ی جهان به افغانستان برگشته اند ، برای چند درصد انها وزارت مهاجرین که مربوط به شخص سیاف است خانه و سرپناه تهیه کرده و چند درصد انها دارای کار و درامد کافی هستند .این یک حقیقت اشکار است که تمام خانواده ها و اشخاصیکه بعد از سالها دوری از وطن به افغانستان برگشتند اکنون در بد ترین شرایط زنده گی بسر میبرند . این اقایان صبح ها یکبار با موتر های شیشه دودی شان از مسیر چوک کوته سنگی ، سینمای بهارستان ، سرچوک جاده میوند ، سه راه خیرخانه یا کارته نو عبور نمایند تا ببینند که چند هزار انسان برای یافتن کار تجمع میکنند و برای چند درصد این افراد در روز کار میسری میکند.یا گاهی از زرهپوش های خود زحمت کشیده پیاده شوند و درهمین هوای زمستانی و یخ بسته کابل سری به خیمه نشین ها و عودت کننده گان بی خانه بزنند تا بدانند که چندین هزار خانوار بدون مواد خوراکه و محروقاتی در حال مرگ بسر میبرند .افزایش آمار گداگران در کابل و شهر های دیگر ، افزایش کارهای خلاف همچون آدم ربائی ، رهزنی و حتی جسم فروشی دلیلی بر فقر و ناتوانی جامعه است. و باید توجه کرد که هیچ انسانی از هوس دست به این گونه جنایت نمیزند . افزایش بی کاری ، فساد اداری ، فقر و افزایش روز به روزقیمت مواد خوراکه ، پوشاکه و محروقانی زنده گی را برمردم تلخ کرده است و بیشتر مردم که توان برگشتن را به کشور های همسایه داشتند دوباره به همان کشور ها برگشته اند . انهائیکه در کشور مانده اند محتاج تامین ضروریات شبانه روزی خود هستند .برعکس مهاجرین و پناهنده گانیکه در خارج هستند نه تنها اینکه خود و خانواده های شان بار دوش جامعه نیستند بلکه هرکدام از یک تا چندین خانواده از دوستان و اقارب خودرا در داخل کشور نیز کمک و یاری میکنند.این اقایون از دنیا بیخبر گاهی از موتر های خود پائین شده و سری به کوچه و پس کوچه های کابل بزنند که وضعیت زندگی مردم تا چه حد پائین است و یا حد اقل اخبار و رسانه ها را بخوانند و ببینند که چند درصد مردم افغانستان زیرخط فقر زنده گی میکنند. جای تعجب است که دیگرکشورها برای اینکه نیروی کار شان در خارج از کشور شان فعالیت داشته باشند مردم شان را تشویق میکنند که به کشور های ثروت مند سفر و کار کنند تا درامدی برای مملکت شان شده و اقتصاد شان بهبود یابد و دولت زمینه این کار را مهیا میسازد .بطور نمونه کشور فلیپین که شاید وضعیت زنده گی مردم شان به مراتب بهتر از مردم ما باشند طبق یک آمار چندین ملیون شهروند شان در خارج از کشور به کار اشتغال دارند و حتی دولت فلیپین شهروندان شان را تشویق میکند و زمینه سفر شان را به خارج و کشور های عربی مساعد میسازد تا برای کار کردن به خارج از کشور بروند . اما این مقامات از خود راضی افغان هستند که خودها از سیری میترکند و خبری از وضعیت مردم کشور شان ندارند .از همه بی شرمانه تر در حالی طرح برگشت شهروندان کشور را از خارج در سر میپرورانند که بیش از هشتاد درصد شهروندان افغانستان در زیر خط فقر زنده گی میکنند و اینها میخواهند تا مردم از خارج به افغانستان برگردند که در نتیجه یا از گرسنگی بمیرند و یا با نیروهای دزدان ، ادم ربایان و قاچاقبران مواد مخدر یکجا شوند و یا جبهه های طالبان را تقویت بخشند . از این نا اگاهان باید سوال کرد که اگر یک کار گر افغان در خارج از کشور کار میکند ، درست است که انرژي و عمرش صرف میشود اما دربدل ان پول بدست می اورد که هدف تمام انسانها همین است . و بجز شما و امثال تان که با فروش وطن و خون مردم ثروت اندخته اید دیگر تمام انسانها به همین نحوه زنده گی شان را پیش برده ومیبرند. اگر دقیق و با هوش خردمندانه محاسبه کنیم که ، اگر از یک ملیون مهاجرو پناهنده افغان که در کشور های اروپاي غربی ، امريکا، کشور های عربی و استرالیا مقیم هستند ، هر کدام ماهوار دوصد دلار برای بازمانده گان و اقارب خود به افغانستان بفرستد ، ماهانه دوصد ملیون دلار به افغانستان سرازیر خواهد شد .به همین منوال اگر از پنج ملیون مهاجر افغان که در کشورهای ایران و پاکستان زنده گی میکنند، دوملیون انها ماهانه پنجاه دلار در داخل کشور برای بازمانده گان شان بفرستند ماهانه یکصد ملیون دلار داخل افغانستان میشود و علاوه بران سه ملیون دیگر انها هم باردوش جامعه و دولت افغانستان نمیباشند .اما اگر تمام این پناهنده گان و مهاجرین طبق طرح پیشنهادی این یاوه گویان به افغانستان برگردند ، ایا دولت افغانستان برای انها و خانواده های زیر کفالت شان ماه ده دلار پرداخت میتواند ؟که حتمأ جواب این پرسش نه است . و مثالش را در سرپرستی خانواده های شهدا و معلوملین میبینیم که دولت برای خانواده های شهدا و یا معلولین در ماه چهارصد افغانی میدهد و در همین راستا هم با هزاران مشکل روبرو میگردد. درحالیکه چهارصد افغانی نمک و صابون یک خانواده پنج نفری نمیشود.پس نماینده گان حقیقی مردم که در پارلمان نشسته اند باید از یاوه گوئی های سیاف و امثالش جلوگیری نمایند . گذشته از این موضوع امنیت کشور است . هفته گذشته شاهد اشغال وزارت عدلیه واقع در گوشه جنوبی چهار راه پشتونستان توسط افراد مسلح طالبان بودیم که این ساختمان در پنجاه متری قصر ریاست جمهوری قرار دارد. و نیروهای امنیتی از وحشت سراسیمه شده و به جای تامین امنیت شهروندان ، ساختمان وزارت مالیه را نیز تخلیه میکنند که مبادا تروريستان درانجا حمله کنند.در یک روز، سه ساختمان مهم دولتی درمرکز شهر کابل توسط تروريستان مورد حمله قرار میگیرد . مهم تراز همه کشور های اروپائی که با وزارت نام نهاد مهاجرین قرار داد هارا در مورد اخراج پناهنده گان امضا میکنند، روی بهبودي اوضاع جاری در افغانستان باور ندارند و این قرارداد هارا که در سالهای گذشته برای مدت یکساله اعتبار میدادند ، حالا یکماه و سه ماه میعاد میگذارند و مطمئن هستند که بالای اوضاع افغانستان هیچ اعتباری نیست . بنأ در وضعيت کنوني ، با برگشت هر افغان ازخارج به داخل کشور ضربهء بزرگ اقتصادی نصیب جامعه افغانستان خواهد شد و این عمل یک فاجعه بزرگ و تاریخی در کشور بحساب خواهد امد. و سرازیری مهاجرین و پناهنده گان افغان ازکشور های میزبان در شرایط کنونی فاجعه افرین خواهد بود
Lämna ett svar
Du måste vara inloggad för att publicera en kommentar.