معرفی رومان ” گیسوی بافته” اثر تواب آدم

رومان « گیسوی بافته »( THE PLAIT) به زبان انگلیسی ، اثر تواب آدم  شما را با خود به سفری دور و دراز و پر از فراز ونشیب می‌برد که می‌توانید از تک تک لحظات این سفر نهایت لذت را ببرید. آنچه که این اثر را بسیارجالب می‌کند، داستان فرح انگیز و در عین حال دراماتیکی است که مولانای بلخ ، این عارف بزرگ  به آن اشاره کرده بود و شاید روایت آن در قالب داستانی چاشنی باشد برای این رمان  وهم شادی بخش روان آن ابرمرد .

در نوشته پشت جلد کتاب آمده است:

 «بشنو از نی چون حکایت می‌کند / وز جدایی‌ها شکایت می‌کند…

 میشا (میخائیل) محصل با استعداد و محبوب در رشته طبابت انستیتوت طب مسکو است. وی همصنفی هایش را با اجرای نمایشنامه های طنز آمیزش در لیلیه سرگرم نگه میدارد. رئیس پوهنتون اطلاع می یابد که میشا از تصویر رهبر شوروی بجای کاغذ تشناب استفاده میکند. وی را با حقارت به افغانستان برای جنگ با مجاهدین میفرستند. نژاد روسی و زیبایی اش، توجه مجاهدین بچه باز را جلب میکند. آنها اتهام جاسوسی را به وی می بندند و دردناک ترین انواع شکنجه را بر وی اعمال میکنند. در حالیکه  میشا از بازی روز گار خبر ندارد ،  وی با آریانای آزاده و دلربا و سپس با عارف سیاری آشنا میشود ؛ مدتها بعد به ارشاد وی  در آستانه بیرون آمدن از تاریکی و روشن کردن جهان قرار میگیرد.

 در مسکو، میشا مرده پنداشته میشود.وقتی معاون وزیر دفاع شوروی مدال قهرمان شوروی را به مادر میشا  تفویض میکند، مادرش مدال را به روی جنرال میزند. وی با عصبانیت امر توقیف و اعزام وی را به شفاخانه روانی میدهد.  اتفاقاً همصنفی سابق میشا  بنام یاکوف که یکی از رهبران دولت است اعتراض میکند…»

این رمان، بر خورد رهبری خشک‌ اندیش روسیه شوروی با آزاد اندیشان را که پر از شوخی‌های خنده‌ دار و حرف های نیشدار است به تصویر می کشد.

 و در می یابیم که چگونه میشا و آریانا با عشق و فداکاری بی نظیر شان ، جانوران اهلی  مغرور و آزادمنش  را از ورطه هلاکت و فنا نجات میدهند.

  با حیرت می بینیم که کرکتر کلیدی «مولی» مثل  یک عقاب تابو شکن در یک محفل عروسی کبوتر های یتیم را از چنگال بچه بازان بلهوس و چند زنه  آزاد می سازد. و بعد  دیوار حائل بین مردان و زنان  را فرو می ریزاند و دلداده را به دلدار میرساند .

  این اثر،لایه‌ های مختلف جامعه را اعمّ ازتفنگداران زورگوی، فالبین های زرنگ، قماربازان بدبخت، حاجیان ریاکارو پیرها ومرشدان حقه باز را نقد می‌کند و تشت رسوایی آنان را از بام بیرون می اندازد.

کرکتر های کلیدی هر چند در ظاهر مقهور سرنوشت اند، اما تسلیم تقدیر نشده سعی میکنند آنرا تغییردهند و درغلبه بر مشکلات و خود شناسی رشد می کنند. رستگاری آریانا حین عشق پاک اش به میشا نمایان می گردد. در نهایت قهرمان داستان را می یابیم که با چه فداکاری و شجاعت همراه با همصنفی های سابقه خود یاکوف و ناتاشا با رئیس  جمهور یکه تاز، مغرورو قدرتمند روسیه پنجه نرم میکنند و سعی میکنند بر رویای پوتین سرکش پایان دهند .

  شرح برخی از استعاراتی که دراین رمان به کار رفته اند :

 عنوان کتاب  «گیسوی بافته» سمبول وحدت در عین کثرت است؛ نویسنده سرنوشت ها، دل هایی شخصیت ها و ملت ها را مثل زلفِ بافته ی صنمی می بافد .

  لابرنت« دهکده پر پیچ وخم » نشان و مظهرکوچه ها، قریه های بی نام و نشان و نمبر و اراضی و کوه های  سرسخت و صعب العبور افغانستان است که در آن مهاجمین بیگانه راه بیرون رفت خود را نیافته دچار سردرگمی میشوند.

نی بریده شده نمادی از قهرمان داستان میشا است که  از نیستان  اصلی اش «انستیتوت طب و زادگاه اش شوروی» اخراج شده و در آتش جدایی و دوری  در افغانستان میسوزد و از بستن دریچه فطرت بی غل و غش خویش مینالد . تمثیل  نی بریده شده از نیستان برای وی مصداق دارد، چنانکه پس ازبریده شدن از نیستان، همانند یک توله یا نی چوپان درکارگاه نی سازی میسوزد، سوراخ سوراخ میشود وبعدآ در قفسی تبدیل به موجودی محلی ومحدود به آئین ونام ونشان خاص میگردد وازفطرت واصل خود وخویشتن خویش خالی واز غیرخود پرمیشود.

یک شب بهاری درحالیکه روی تخت چوبین سماواربالای قالینچه وطنی دریک باغ زانوزده وچای لب دوز و لب سوز مینوشد باعارفی خوش مشرب معروف به«مولی»آشنا می شود.  این رخداد یکی از نقاط عطف داستان است که مسیر زندگی میشا را عوض می‌کند. مولی همچو یک مرشد و مربی دلسوز، این نی«میشا» را جلاداده به « نی طلائی» تبدیل میکند تا آتش عشق  که درنوت ها وپرده های سازاش نهفته است زبانه کشد؛ همان عشقی که به قول مولانا  « طبیب جمله علتهای ما وافلاطون وجالینوس ما است ودر شرح آن هم قلم بشکست وهم کاغذ درید». 

گفتنی است که یک عالم  شور و شوق و ایمان به آزادی، انسان  دوستی، حیوان دوستی و حس طبیعت دوستی در این رمان موج می‌زنند و ده ها ماجرای پیش‌بینی نشده و پرمخاطره طی سفری که  خواننده را نه تنها در یک مسیر معنوی و عرفانی به دنبال خود می کشاند، بلکه گاهی میخنداند و گاهی  وادار به داد و فریاد زدن می‌کند.

و ما  مطالعه این رمان گیرا را به افغانها، ایرانی ها، تاجیک های کشور تاجیکستان و جهانیان توصیه می‌کنیم.

 داستان کتاب طی سه دهه اتفاق می افتد. تعداد فصل های کتاب ۵۱ و صفحات آن ۳۸۵ میباشد.

امیدوارم که این اثر ناب و دلنشین توسط فرهنگیان ما به زبان های دری و پشتو ترجمه گردد.

  لینک کتاب در آمازون در زیر:

 با حرمت فراوان

نسیم سحر



Lämna ett svar