به پیشوازروزهمبستگی بین المللی زن

 روز زن که ما به استقبال و گراميداشت آن نشست امروزی را تدوير نموده ايم بمثابه روز همبستگی  بين الملّلی زنان و بعنوان روز جهانی زن به سنت برگشت ناپذيری مبدل شده است که از آن نميشود انکار نمود ، روزيکه بخاطر احترام و ارجگزاری بمقام و ا لای زن در سراسر جهان همايش هائی بر گز ا ر و به قدوم اين موجود هستی آفرین گلها را نثار ميدارند و رسانه ها اخبار و جرايدنخستين صفحات خود را بنام نامی اين موجود مقدس مزين مينمايند ، روزيکه در همه جا و هر گوشه ای عليه هر نوع حاکميت آپارتايد جنسی موج اعتراضات بر پا ميشود و بر تبعيض مرد و زن فرياد های داد خواهی بلند ميگردد.و روزيکه به تمام قوانين زن ستيزی خط بطلان ميکشند و نويد آزادی،رهائی و برابری به گوش ها طنين افگن ميشود .اين تاريخ بينظير و سر آغاز رهايی نيمی از جهان انسانيت را به همه شما و از طريق شما به همه زنان جهان تبريک و تهنيت ميگويم .دوستان! درست 150 سال قبل زنان کارگر و آزاديخواه بر عليه مظالم و نا برابری های حاکم بر جامعه به پا خواستند  وبر خواست های حقوق حقه شان به مبارزات بر حق خويش کمر بستند.در همان آوان يعنی سال 1857 در گوشه از جهان زنان دست بدست همديگر داده و فرياد کشيدند. مگر ما انسان نيستيم، چرا بايد با نا برابری جنسی و شغلی زندگی و هستی ما را به باد نابودی بکشانند.آری! زمانيکه ياد بود رويدادهای تاريخی آنزمان و زمانهای واپسين يعنی اوايل قرن 20 را از لابلای اوراق تاريخ تصفح ميدارند، بلا فاصله وضع رقتبار تجاو ز، خشونت،و کشتن زنان بر افکار انسانهای نهضت طلب، و صاحب انديشه متجسم ميشود. زيرا عدالتخواهی و مبارزه برای تساوی حقوق زن، طی بيش از يک قرن و به خصوص بعد از سال 1910 پديده افکار جديدی را به انسان ها متجلی گردانيد بدين معنی که هشتم مارچ بمثابه يک رويداد با اهميت تاريخ  بخاطر پشتيبانی از مبارزات سياسی وضع زنان عرض اندام نمود و در سال بعد آن در اطريش آلمان، دنمارک ،سويدن، روسيه و چين برای اولين بار زن و مرد به جاده ها ريختندو ازين روز تجليل بعمل آوردند که بعدا به تدريج و مرور زمان جنبش های سياسی و اجتما عی زنان تقريبا در اکثريت کشور های جهان بمنظور دفاع از حقوق شان ايجاد و فعال گرديد.

 

هر گاه درين راستا بر صفحات تاريخ کشور خود نظری بيافگنيم و نقش حماسه آفرين شير زنان را در عرصه های پيکار و مبارزه بخاطر در هم شکستگی حلقه های نظام بربرمنشانه و استبدادی و زن ستيزانه قرون وسطايی جامعه افغانی و مبارزه در راه آزادی و حقوق زن مطمح نظر بگيريم ميتوان ازپيکارجو زنانی چون دکتور اناهيتا راتبزاد، موئسس سازمان دموکراتيک زنان افغانستان، ده ها و صدها زن ديگر مبارز و پيشتاز جامعه ما چون ملالی ها  و سايرين به افتخار ياد نمود که تا امروز شجاعانه بخاطر حقوق شان در برابر سياهترين و وحشي ترين نيروهای عقب گرا و بنيادگر جامعه ميرزمند که وجود آنها مايه مباهات هر يک از وطن پرستان واقعی وطنمان بوده و سر تعظيم به پيشگاه شان بايد فرود آورد.اما بايد با تاسف ياد آوری نمود که با وجود ادعا های به اصطلاح نظام دموکراسی در افغانستان ،پامال نمودن حقوق و حيثيت زنان، به زندان انداختن ها، سوختاندنها، کشتن ها، بستن دروازه های علم و معارف بروی 94 فيصد از زنان بيسواد و در سر نوشت ابهام انگيز نگاهداشتن آ نان هنوز زن افغان در بد ترين و محروم ترين رده از حيات اجتماعی خويش قرار دارد.به گفته ملالی جويا تا زمانيکه تفنگ و تفنگسالار حاکم باشد ما هر گز نميتوانيم در آينده انتظار جامعه درخشانی باشيم .بيائيد دوستان بخاطر درک بهتر و بيشتر از وضع فلاکتبار زن از ارقام و احصائيه هائيکه رسما پژوهش گرديده اند استمداد جوئيم، تا تصوير روشنتری را با خود در این زمينه داشته باشيم .به گزارش سازمان عفو بين الملّل سالّانه حد آقل در 14 کشور دنيا بيش از 5 هزار زن قربانی قتل های ناموسی ميشوند که شمه آنرا در کشور آلمان که مرکز تمدن اروپايی به شمار ميرودميتوان دريافتکه صرف در سال 2004 بيش از 200 زن قرباني چنين قتل ها شده که اين خوديک فاجعه غير قابل  تصوراست .   بنابر آمار ديگری 90 فيصد از قربانيان خشونت خانوادگی زنان اندو ارقام ديگری ازين هم وحشت آور تر است که بنابر تخمين دولت روسيه احتمالا در سال 1999 حدود 14 هزار زن توسط اقارب خويش به  همين ارتباط به قتل رسيده اندکه با این وضع اسف انگيز با آنهم اين کشور تا هنوز قانونی برای مقابله با خشونت خانوادگی نداردتوجه شما  را به نکته ديگری از ياد داشتهای عفو بين الملل معطوف ميدارم که مينويسدخشونت در خانواده بيش از ابتلا به سرطان و تصادفات جادهيی عامل مرگ يا معلوليت جسمانی زنان اروپائی در گر و ه سنی 16 تا 44 سال استو اما در کشور های اسلامی که تفسيری انعطاف نا پذير از قوانين شرعی اتخاذ کرده اند حقوق زنان با بغرنجی های ويژه ای در مقابله است. معمولا زنان به ارتباط با ازدواج و طلاق از اختيارات کمتری برخوردار هستند و اين موضوع، زمينه ساز خشونت عليه زن در محيط خانه در ابعاد گستردهی شده است و با تاسف افکار سنتی در کشور ما باعث شده که ارقام مستند از ميزان حوادث خانوادگی بصورت موثق هنوز در دست نباشد .همين سازمان درمورد رشد خشونت عليه زنان در جوامع سنتی جهان ميگو يد مثلا در کشوری مانند افغانستان سنت های زندگی فئودالی بسيار ريشه د ا ر است و به زن به چشم دارائی نگاه ميکنند پس تجاوز به حقوق آنان بدون مجازات باقی ميماند.  همچنان به همين ارتباط اضافه ميدارند که وضع رعايت حقوق زن در افغانستان پائينترين سطح جهانی را دارد و در گزارش سال جاری خويش توضيح ميدارد که وضع زنان در افغا نستان از لحاظ حقوقی آنها رضا يت بخش نيست. هر چند شماری از زنان به عضويت پارلمان و شورا های محلی پذيرفته شده اند اما زنان و دختران درين کشور همچنان در وضع ناگواری به سر ميبرندادرين ادواردز  سخنگوی سازمان ملل در کابل ميگويد شاخص ها نشان ميدهد که وضع زنان درين کشور جزو بد ترين وضعيت های زنان جهان است .در حال حاضر روزانه 70 زن به علت عدم دسترسی به خدمات  صحی در هنگام زايمان جان خود را از دست ميدهند. بهمين لحاظ و بنابر ناهنجاريها و بيعدالتيها  در برابر زن سازمان ملل متحد روز 25 نوامبر را روز جهانی حذف خشونت عليه زنان تعيين کرده است و از دولت ها و  سازمانهای بين المللی و غير دولتی دعوت کرده تا هر ساله درين روز فعاليتهايی را برای ارتقا آگاهی عمومی در مورد اين معضل رعب آور پيشکش نمايند.علاوتا مدافعان حقوق بشر با تحليل از وضع اسف انگيز زن ميگويند که اين وظيفه دولت ها و سازمانهاست که قوانين را اصلاح کرده و از اجرای صحيح آن اطمينان حاصل نمايند و بصورت نمونه از خواست های عمومی زنان در قوانين  چنين بيان ميدارند :جلوگيری از تعدد زوجات  رسمی و غير رسمی/ قتل ها و خشونت های ناموسیايجاد خانه های امن برای دفاع از زنانی که قربانی خشونت اندجلوگيری از خود سوزی زنانيکه برای رهائی ازنابسامانيها نا چار دست به خود کشی ميزننداما با تاسف مجددا بايد ياد آور شد که مساعی جامعه جهانی درين راستا خيلی ها نا کافی بوده و هنوز تدابيری که بتواند در مورد جلو گيری ازين مصائب کار ساز باشد در عمل پياده نشده است .ما اميد واريم که جنبش های مختلف زنان تحرکات فعال و انگيزه های موثری را در راه تشکل و همبستگی ملی و بين المللی مادران و خواهران  بخصوص زنان رنجديده افغان بوجود آورند تا ايشان با نيل به حقوق حقه شان دوشادوش پدران و برادران خود در راه تاسيس جامعه آزاد، دموکراتيک، تامين عدالت اجتماعی و برابری کامل حقوق زنان و مردان و ايجاد جامعه مرفه و فارغ از تبعيض، راه را بسوی آزادی واقعی و دموکراسّی هموار نمايند .بنا برای آزادی و برابری بايد سخن بگوئيم، همديگر را دريابيم و ما که نيروی عظيمی هستيم به دنيا نشان دهيم که همه می خواهيم آزاد و برابر باشيم که يقينا برای نيل به اين مامول يگانه راه همبستگی و جمع آمد بدور  يک محور آزاديبخش ميسر شده ميتواند و بس . درود بمقام والای زن اين نيمه پيکره هستی آفرين جامعه جهانی ! 



Lämna ett svar